سخن همیشگی تاریخ: تسلیم یا مقاومت

از آغاز تاریخ بشری، همواره این پرسش بنیادین مطرح بوده است که در برابر چالش‌ها و تهدیدها چه باید کرد؟ آیا باید تسلیم شد و زندگی را با ذلت ادامه داد یا باید در مسیر مقاومت ایستاد و برای عزت و حق جانفشانی کرد؟ این پرسش، دو نوع زندگی را در برابر هم قرار می‌دهد: زندگی حیوانی و ذلیلانه در برابر زندگی انسانی و عزتمندانه.

avatar منتشر شده توسط mousavi در دسته‌بندی مقاومت در تاریخ 11 شهریور 1404

عقل حیوانی و الگوی تسلیم

تسلیم معمولاً از نقطه‌ای آغاز می‌شود که انسان در برابر قدرتی برتر قرار می‌گیرد. در چنین شرایطی، عقل حیوانی انسان به او می‌آموزد که در برابر قوی‌تر از خود نزاع نکند و برای بقا، کرنش نماید. از این منظر، الگوی فکری تسلیم‌طلبی امری تازه نیست و در همه دوران‌ها وجود داشته است.

در جهانی که هدف اصلی آن تنها رفاه مادی و طول عمر بیشتر است، مقاومت نیز تنها زمانی پذیرفته می‌شود که به سود شخصی باشد؛ مانند سختی‌های ورزش برای رسیدن به جسمی قوی‌تر. اما مفاهیمی چون ایثار، وطن‌پرستی و مقاومت در نگاه دنیاگرایانه، بیهوده و افسانه‌ای جلوه می‌کنند.


عقل متعالی و فرهنگ مقاومت

در برابر این دیدگاه، نگاهی متعالی به انسان وجود دارد که او را صرفاً موجودی مادی نمی‌داند، بلکه برخوردار از روحی الهی و غیرمادی می‌شناسد. در این نگرش، زندگی تنها با امیال حیوانی معنا پیدا نمی‌کند، بلکه جنبه‌ای روحانی و فرامادی بر آن حاکم است.

انسان متعالی ارزش روح خود را چنان والا می‌داند که حتی حاضر است برای پاسداری از آن، نیازهای مادی را محدود یا فدا کند. از این‌رو، مقاومت و ایثار در برابر ذلت، رفتاری عقلانی از منظر الهی است، هرچند فراتر از عقل حسابگر دنیایی به نظر برسد.


تجربه تاریخی بشریت

این دو نگرش، در طول تاریخ همواره قابل مشاهده بوده‌اند. از اسطوره‌های عدالت‌خواهی و حماسه‌های سلحشوری گرفته تا قیام‌ها و مقاومت‌های واقعی، همگی بیانگر آنند که انسان خود را تنها یک حیوان نمی‌داند و در پی معنایی والاتر برای زندگی است.


اسلام شیعی و مسئله تسلیم

از منظر اسلام شیعی نیز، تسلیمِ ذلت‌بار هیچ جایگاهی ندارد. مؤمنِ شیعه یا در مسیر صلح هوشمندانه و مقاومت‌محور گام برمی‌دارد، یا در صورت لزوم، به مقاومت عزتمندانه و ایثار روی می‌آورد.

صلح هوشمندانه به معنای صبر استراتژیک است؛ نمونه‌اش صلح حدیبیه یا صلح امام حسن(ع) با معاویه. در این رویکرد، ظاهر امر تسلیم است، اما در باطن، مقاومت و تلاش برای احقاق حق ادامه دارد.

مقاومت و ایثار زمانی مطرح می‌شود که صبر استراتژیک به نتیجه نرسد. همان‌گونه که قیام عاشورا پس از ناکامی صلح حسنی رخ داد، در اندیشه شیعی مقاومت سرخ پس از بی‌ثمر بودن صلح، واجب می‌شود.

از این رو، در فرهنگ شیعی، تسلیم محض بی‌معناست؛ انسان یا بنده خداست یا بنده غیرخدا.


نقد جریان مذاکره‌طلبی

امروز نیز در ایران، دو مسیر پیش‌روی ملت قرار دارد: صلح عزتمندانه یا تسلیم ذلیلانه. اگر دشمن واقعاً به زندگی عزتمندانه ما رضایت داشت، توافق‌ها و پیمان‌ها را اجرا می‌کرد. اما تجربه برجام نشان داد که هدف آنان، نه صلح، بلکه سلطه و تحمیل ذلت است.

بنابراین، کسانی که از مذاکره سخن می‌گویند باید روشن بگویند آیا منظورشان صلح عزتمندانه است یا تسلیم محض. پنهان شدن پشت واژه‌هایی چون «مصلحت» و «مدارا» تنها نفاق می‌آفریند. اگر تسلیم می‌خواهند، باید آشکارا بگویند که انسان را صرفاً حیوانی می‌بینند که باید برای بقا در برابر زور سر فرود آورد؛ وگرنه، باید به منطق مقاومت و ایثار پایبند باشند.


نتیجه‌گیری

وحدت ملی زمانی معنا دارد که هدف‌ها مشترک باشند. کسی که مقصدش شرق است، با کسی که راهی مغرب است هرگز به وفاق نخواهد رسید، حتی اگر بارها از آن سخن بگوید.

انتخاب پیش‌روی ملت ایران روشن است: یا تسلیم ذلت‌بار در برابر قدرت‌های سلطه‌گر، یا مقاومت عزتمندانه در امتداد سنت تاریخی، فرهنگی و دینی. تجربه نشان داده است که تنها مسیر دوم، کرامت انسانی و استقلال ملی را تضمین می‌کند.

والسلام


نظرات کاربران

نظر خود را بنویسید
avatar
حساب کاربری ندارید؟ ثبت‌نام کنید
هنوز نظری برای این پست ثبت نشده است.