نظام انقلابی ایران با هدایت امام خمینی(ره)، الگوی «مردمسالاری دینی» را تعریف و اجرا کرد. اکنون، پس از نزدیک به نیم قرن تجربه، ایران امروز از بسیاری جهات از ایران پیش از انقلاب قویتر است، اما نسبت به آرمانهای امام خمینی عقبماندگیهایی داریم که بخشی از آن نتیجه مستقیم ضعف جمهوریت است. برای فهم بهتر این موضوع، لازم است دموکراسی را در طول تاریخ مرور کنیم.
۱. یونان باستان – دموکراسی آتنی • مشکل: دموکراسی مستقیم آتن فقط به مردان آزاد حق رأی میداد؛ زنان، بردگان و خارجیها حذف شده بودند. • نتیجه: تصمیمهای هیجانی و احساسی، مانند محکوم کردن سقراط یا ورود شتابزده به جنگها، باعث افول آتن شد و در نهایت به حکومتهای الیگارشی و سپس سلطنت منتهی گردید.
۲. جمهوری روم
• مشکل: رقابتهای شدید سیاسی، خرید رأی و نفوذ اشراف موجب فساد ساختاری شد. • نتیجه: بحرانهای داخلی و جنگهای قدرت، جمهوری را به امپراتوری تبدیل کرد و قدرت مردم رو به زوال گذاشت.
۳. دموکراسیهای اروپا در قرون جدید
• مشکل: حق رأی محدود به طبقات ثروتمند بود و حق رأی عمومی دیر شکل گرفت. • نتیجه: سرمایهداران و زمینداران به راحتی روند سیاسی را کنترل کردند.
۴. دموکراسی بین دو جنگ جهانی
• مشکل: ناتوانی در مدیریت بحرانهای اقتصادی و اجتماعی مانند رکود بزرگ. • نتیجه: زمینهساز ظهور دیکتاتوریهایی چون هیتلر و موسولینی شد که با رأی مردم آغاز کردند اما دموکراسی را نابود ساختند.
۵. دموکراسی معاصر
• مشکل: وجود دموکراسی ظاهری در کنار قدرت واقعی لابیها و شرکتهای بزرگ. • نتیجه: تبدیل دموکراسی به «پلوتوکراسی» (حکومت ثروتمندان) یا «دموکراسی نمایشی» با انتخاباتی محدود.
چرخه تاریخی دموکراسی
- شکلگیری با شور آزادیخواهی
- شکوفایی و مشارکت بالا
- بروز فساد، پوپولیسم و قطبیسازی
- بحران سیاسی یا اقتصادی
- سقوط یا تغییر به نظام غیردموکراتیک
دلایل تاریخی ضعف دموکراسی
1. فاصله میان رأی مردم و تصمیمات واقعی • نفوذ لابیها، شرکتهای بزرگ و نهادهای غیرانتخابی. • مثال: قوانین مالیاتی در آمریکا که اغلب به سود ثروتمندان است.
2. پوپولیسم و سیاست کوتاهمدت • تمرکز بر وعدههای زودبازده به جای برنامهریزی بلندمدت. • مثال: برگزیت در بریتانیا بدون برنامهریزی دقیق.
3. قطبیسازی شدید جامعه • ایجاد دو اردوگاه متخاصم که امکان گفتوگو را از بین میبرند. • مثال: آمریکا در دوران ترامپ.
4. نابرابری اقتصادی و اجتماعی • تمرکز ثروت در دست اقلیت. • مثال: جنبش «اشغال والاستریت» با شعار «۹۹٪ در برابر ۱٪».
5. بوروکراسی و کندی تصمیمگیری • پیچیدگی فرآیندها که واکنش به بحرانها را کند میکند.
6. بحران نمایندگی • فاصله گرفتن نمایندگان از خواست واقعی مردم. • مثال: کاهش مشارکت انتخاباتی در اروپا.
جمعبندی: عوامل اصلی نارضایتی مردم در دموکراسیها
1. نفوذ ساختارهای غیرانتخابی و سرمایهداران 2. فاصله بین وعدههای انتخاباتی و عملکرد واقعی 3. احساس نابرابری و بیعدالتی اقتصادی
دموکراسی و ایران
در تدوین و بازنگری قانون اساسی، تلاش شد شعارهای انقلاب یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی تحقق یابد. اما در عمل، در نیم قرن اخیر، ایران نیز درگیر معضلات مشابه دموکراسی شده است. دولتها و نمایندگان، حفظ قدرت را بر تحقق آرمانها ترجیح دادهاند و اگر نبود نهاد ولایت فقیه، بسیاری از دستاوردها از بین میرفت.
امروز، علمای حوزه و دانشگاه باید دوباره ساختار مدیریت کشور را بررسی کنند و با اصلاح توزیع قدرت، آن را کارآمدتر سازند.
پیشنهادهای اصلاحی برای کاهش معایب دموکراسی
1. اتکا به رأی مردم بر اساس سیاستها، نه اشخاص. 2. ایجاد نهادهای نظارتی مردمی با انتخاب تصادفی و تخصصی برای هر سازمان. 3. شفافیت کامل در تصمیمگیریها. 4. شکلگیری شوراهای مشورتی دائمی متشکل از متخصصان هر حوزه. 5. استقلال نظام بودجهریزی از نتایج انتخابات.
نتیجهگیری : ایران، همچون بسیاری از دموکراسیهای جهان، وارد چرخه «بیماری دموکراسی» شده است. باید تابوها را کنار گذاشت و پذیرفت که دموکراسی مقدس نیست، بلکه ابزاری اصلاحپذیر برای حکمرانی است. ما به اختیار خود آن را برگزیدهایم و امروز موظفیم با دیدی روشن و نقادانه به اصلاح آن بپردازیم